Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران اکونومیست»
2024-04-28@20:17:29 GMT

مانند دیگران تست دادم و «ابرا» سهم من شد

تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۶۴۵۷۰

مانند دیگران تست دادم و «ابرا» سهم من شد

بازیگر نقش «ابرا» در سریال یاغی گفت: میدانم این مسیری که برایم شروع شده است را با تمام وجودم دوست دارم و نمی‌خواهم جرقه باشم بلکه می‌خواهم تلاش کنم تا در خانواده بزرگ سینما بمانم؛مثل همه کسانی که آمده بودند، تست دادم و ابرا سهم من شد.

الیکا ناصری در گفت وگو با ایران اکونومیست و در توضیح انتخابش برای بازی در این سریال گفت: علی شادمان یک استوری فراخوان تست بازیگری گذاشته بود و من آن را دیدم و برای تست رفتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما نمی‌دانستم به دفتر چه کسی و برای چه پروژه‌ای می‌روم. رفتم و مثل همه کسانی که آمده بودند، تست دادم و اتود زدم و در نتیجه، ابرا سهم من شد. هم من و هم تیم یاغی معتقدیم این مسیر را خدا برای من چید.

وقتی برای نقش ابرا انتخاب شدید چه حسی داشتید؟

چند روز بعد از تست اولیه زمانیکه فهمیدم برای این نقش انتخاب شدم برای لحظاتی واقعا نمی‌توانستم تکان بخورم. تمام بدنم بی حس شده بود و یک نوع هیجان عجیبی را تجربه کردم و خیلی خوشحال بودم که می‌خواهم با این تیم کار کنم. به خودم گفتم که به هدفت یک قدم نزدیک شدی و ابرا شروع بسیار خوبی است برای مسیرم بود.

از تجربه کار با محمد کارت بگویید؟

محمد کارت مثل یک برادر بزرگتر و معلم در این کار در کنار من بودند. پلان به پلان با من همراه بودند و با انرژی خوبی که از ایشان می‌گرفتم، در حین کار جایی نبود که بترسم یا نگران باشم از اینکه شاید خوب بازی نکنم. ایشان با اعتماد به نفسی که به بازیگرش می‌دهد او را نسبت به کاری که انجام میدهد مطمئن می‌کند.

نقش ابرا چه چالش‌هایی داشت؟

ابرای من یک دختر معصوم و آرام و در عین حال جسور است. برایم جذاب بود که این دختر چطور می‌تواند از آن همه سادگی به درجه‌ای از جسارت برسد که پای تصمیمش بماند. ایمان جاوید و ابرا به یکدیگر در روزگار کنونی واقعا درس آموز است. در واقع قسمت چالش برانگیز نقش ابرا برای من، تغییر شخصیتش بود. از زمانیکه در خانه و با مادرش بود تا ابرایی که با جاوید در شمال دیدیم و در انتها که این باور دو طرفه باعث تغییر جایگاه جاوید شد تا به همه ثابت کنند که اگر انسان پای انتخاب درستش بایستد و پا فشاری و تلاش داشته باشد، ایمان و تلاش همیشه موثر خواهد بود.

به عنوان اولین تجربه، بازی در سریالی که پر از چهره است چه حسی دارد؟

اولش از اینکه جلو دوربین قرار بگیرم می‌ترسیدم اما به همت و درایت کارگردان و تهیه‌کننده در تیم یاغی آنقدر فضا و محیط کار ما دوستانه و سلامت بود که لحظه‌ای احساس نکردم چون تازه کار هستم، ممکن است کارم خوب نباشد. یاغی ماحصل یک کار تیمی با افراد حرفه‌ای و با اخلاق است که لحظه به لحظه حس خوب و انرژی مثبت بینشان رد و بدل می‌شد. بازیگران سرشناس و بزرگی در این پروژه حضور داشتند که به طور مثال از خانم‌ها طباطبایی و باقری و آقایان پیروزفر و جعفری همگی انرژی خوبشان را از من دریغ نمیکردند.

شجاعت و جسارتی در ابرا بود که بعد از آن محدودیت‌ها بیدار شد. نتیجه محدود شدن، یک جور مواجه شدن با خود است. وقتی نسبت به چیزی محدود شوی می‌خواهی به هر روشی آن را انجام دهی و تجربه‌اش کنی. بنابراین در خودت چیزهایی را پیدا می‌کنی که جدید و نو است. تنها مهم است که هدف ارزشمندی داشته باشی و آن را باور کنی.

کدام سکانس از بازی‌تان را بیشتر از همه دوست دارید؟

سکانس‌های کنار دریاچه در لوکیشن شمال را بیشتر از همه دوست دارم. آن سکانس دویدن جاوید و ابرا در گِل، چندین بار تکرار شد و چون بسیار خسته شده بودیم، حسش را بیشتر دوست دارم. من با همه جان و توانم آن لحظه را بازی کردم. به نظرم از دید مخاطب هم آن سکانس،‌ جزء ماندگارترین لحظات سریال است.

من در حوزه بازیگری یک دانش آموزم و هر کاری که انجام بدهم عین آموزش است. فعلا برنامه‌ام یادگرفتن و تجربه کردن است اما میدانم این مسیری که برایم شروع شده را با تمام وجودم دوست دارم و نمیخواهم جرقه باشم بلکه می خواهم تلاش کنم در خانواده بزرگ سینما بمانم و روز به روز سعی کنم از خودم عبور کنم

از تجربه بازی مقابل علی شادمان بگویید؟

علی شادمان بسیار حرفه‌ای است. ما یک سکانس داشتیم که باید تلفنی صحبت می‌کردیم. به علت سردی هوا و تکرار شدن پلان، من کمی خسته شده بودم. علی آنجا حضور داشت و یک ربع با من صحبت کرد و روی حسمان کار کردیم تا به حسی که می‌خواهیم برسیم. ایشان بسیار دوست و همکار خوبی است چون پا به پای تو قدم برمیدارد و جلو می‌آید و چه چیزی بهتر از اینکه اولین تجربه من، بازی مقابل او بود که قطعا از بهترینهای نسل ماست.

ابرا اسم دست ساز آقای کارت است و فکر می کنم قبلا یا وجود نداشته یا به شدت نادر است. که به نظرم انتخاب هوشمندانه‌ است و در ذهن می‌ماند. هر اسمی یک بار دارد و  ابرا از اسمش هم معصومیت می‌بارد و لطیف و ابرگون است و به نظرم اسم زیبایی است که پدر و مادرها می‌توانند از این پس برای فرزندانشان انتخاب کنند.

چه برنامه‌ای برای آینده بازیگری‌تان دارید؟

من در حوزه بازیگری یک دانش آموزم و هر کاری که انجام بدهم عین آموزش است. فعلا برنامه‌ام یادگرفتن و تجربه کردن است اما میدانم این مسیری که برایم شروع شده را با تمام وجودم دوست دارم و نمیخواهم جرقه باشم بلکه می خواهم تلاش کنم در خانواده بزرگ سینما بمانم و روز به روز سعی کنم از خودم عبور کنم. امیدوارم لایق ماندگاری در این مسیر هیجان انگیز و پرفرازونشیب باشم.

چه بازخوردهایی از مردم برای بازی در یاغی گرفته‌اید؟

خدا را شکر همه بازخوردها خوب بوده است. مردم ابرا را دوست داشتند و با او ارتباط برقرار کردند. جالب‌ترین بازخوردی که گرفتم این بود که کسانیکه مخاطب یاغی بودند و بعد خودم را دیدند، متوجه کاهش وزن شدید من شدند. ناگفته نماند که بعد از چندین تست بازیگری خواست کارگردان بر این بود که در زمان کم باید وزن کم کنم و من این کار را با تمام وجودم انجام دادم و سعی کردم در طول فیلمبرداری که حدود ۹ ماه بود این وزن را حفظ کنم.

بزرگترین یاغی گری الیکا ناصری در زندگیش چه بوده؟

من خودم هم مثل ابرا شخصیت آرامی دارم. شاید بتوانم بگویم که یاغی گری من مربوط به دوران دبیرستانم است و انتخاب رشته بازیگری است که با اطرافیانم برای این تصمیم جنگیدم.

  منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: شبکه نمایش خانگی ، یاغی ، هنرمندان

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: شبکه نمایش خانگی یاغی هنرمندان تمام وجودم دوست دارم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۶۴۵۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای کار التماس نمی‌‌کنم

    اوهمچنین کارگردانی سریال آ‌ینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوست‌ها و پاک‌باخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد می‌آورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید می‌کند که نقش اصلان را به‌عنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفت‌وگو وخاطره‌بازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولین‌بار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیم‌قرن ازفعالیت‌های هنری‌اش می‌گذرد و با کوله‌باری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیده‌های زیادی برای گفتن دارد.

این روزها چه می‌کنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی می‌کنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشته‌ام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم و شعر می‌نویسم. از آن آدم‌هایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد می‌بینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریم‌های فیلم بیرون می‌زند. 

شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کم‌کار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقش‌ها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندان‌گیر نبودند. نقش‌های شبیه به هم را بازی نمی‌کنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی ‌کارگردانان و تهیه‌کنندگان هم نقش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که انسان تصور می‌کند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمی‌کنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمی‌کنم، چگونه می‌توانم بازی‌اش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.

با توجه به این‌که سال‌هاست کار نمی‌کنید، امرار معاش‌تان از چه طریق می‌گذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت می‌کنم، در صورتی‌که دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمده‌ام.اگر طلب‌هایم دربازیگری‌ام را پرداخته بودند و پس‌انداز می‌کردم، الان میلیاردر بودم. 

در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافی‌شاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راه‌اندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآن‌قدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم. 

سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیت‌تان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار می‌کردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلم‌سازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیه‌کننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمی‌کنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه این‌که خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است. 

در کارنامه بازیگری‌تان نقش‌های متفاوت و ماندگاری دیده می‌شود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد می‌آورند. 
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقش‌های منفی استقبال کرده‌ام چراکه می‌دانم در این نقش‌ها چیزهایی نهفته است که بازیگر می‌تواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش می‌گردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقش‌های متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کرده‌ام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارک‌ها با مردم صحبت می‌کردم و ارتباط می‌گرفتم. دیالوگ‌های کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبت‌ها، لباس‌ها و حرکات‌شان تحقیق می‌کردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش می‌گذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت می‌گرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاه‌‌دار را داشتم مردم فکر می‌کردند واقعا نمایشگاه‌چی هستم. با تحقیقات این کار را انجام می‌دادم. 

همین اواخرشبکه آی‌فیلم درحال بازپخش سریال خانه به‌دوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخش‌های متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سی‌دی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقش‌ها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی می‌گوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه به‌دوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریال‌های قدیمی هم‌چنین وضعیتی داشتند. به‌نظرم در حال حاضر آی‌فیلم یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون است، چون سریال‌های قدیمی و خاطره‌انگیز را پخش می‌کند. البته من نقش‌های خوب زیاد داشته‌ام و فقط به اصلان محدود نمی‌شود اما مردم از اصلان خوش‌شان آمده و مرا با این کاراکتر می‌شناسند.

خودتان کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید؟ 
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی می‌کردم که در سخنرانی کشته می‌شد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف می‌زدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین می‌کردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم. 

علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلم‌سازی‌تان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول می‌خواهد؛ باید تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمی‌دهم مغزم زنگ بزند. 

یکی از فیلم‌های‌تان پاک‌باخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت. 
پاک‌باخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاک‌باخته آشتی‌شان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبه‌روی هم بازی کردند. 
 
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کرده‌اید که در زمان خودش فوق‌‌العاده پرمخاطب بود. 
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق می‌شود ادامه‌دار می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و برعکس عمل می‌کنند. وقتی سریال آینه را می‌ساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمی‌دانند و به همین‌خاطر دوست ندارم با آنها کار کنم. 

یکی ازبازی‌های ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمی‌گردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کم‌کاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را می‌گذارند و از بیکاری ما می‌نویسند اما الان با قاطعیت می‌گویم که کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمی‌خواهیم با هر شرایطی کار کنیم. 

در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف می‌کرد. 
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریال‌های کارآگاهی است که نسخه سینمایی‌اش هم ساخته شد. یکی ازبهترین با‌زی‌هایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.

میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول می‌کنم. 

شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کرده‌اید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم می‌خواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی ‌هنرپیشه‌ها شانس می‌آورند و با کارگردانان بزرگ کار می‌کنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلم‌سازان بزرگ را داشته باشم. 

دیگر خبرها

  • ۸ نکته درباره‌ افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟
  • ورود ترجمه «آن روی دیگران» به کتابفروشی‌ها
  • یاغی سابق: استقلال این مدلی صدر را از دست می دهد | بازیکنان ذخیره پرسپولیس دلسرد شده اند
  • مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
  • خواستگاری مهران مدیری از نعیمه نظام دوست
  • معلم باید برای ارتقای معنوی و علمی خود و دیگران تلاش کند
  • زندگی سالم و دیندارانه با مشاوره اسلامی
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • کسانی که اعتمادبه‌نفس آن‌ها نمایشی است، این رفتارها را دارند
  • راهی متفاوت طی کن (+فیلم)